• وبلاگ : درياي آرام دل
  • يادداشت : وايسا دنيا ... وايسا دنيا ، من ميخوام پياده شم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    فدايه اون چشات که حتي زيباتر از چشايه ققنوسه ...
    پريرووز .... رويه سنگايه ريزه کناره دريا دراز کشيدم بودم ... به آسمون نگاه ميکردم .... هيچ جا معلوم نبود.... فيييييييش ...فووووووو ..... پپپللللللخخخخخخششش....ششششششششش...شيييي ...
    صدايه موجايه دريا .... ماه خيلي قشنگ بود ... فانوسه دريايي يه اون ته معلوم بود ... چراقش تا چندين متر رو روشن کرده بود و من تويه چند صد متريه فانوش .. تويه اون حالت ... تو دلم هي ميگفت: ديوار ... ديوار.. ماه ... ماه... ديوار... ماه... من ... ديوار... ماه... من .... ديوار....

    ديووونه نشدم.... از مدرسه ي استثناييها بردنم تو آسايش گاه....